سرویس فرهنگ و هنر مشرق - چهل و پنجمین قسمت از برنامه تلویزیونی تحلیلی سیاسی و گفتوگو محور «جهانآرا» روز دوشنبه 28 فروردین ماه از شبکه افق سیما پخش شد.به گزارش مشرق، این برنامه با حضور محمدعلی وکیلی، مدیر مسئول روزنامه ابتکار، عضو هیئت رئیسه مجلس شورای اسلامی و عضو فراکسیون امید در مجلس شورای اسلامی و سید نظامالدین موسوی، مدیرعامل خبرگزاری فارس و وحید یامینپور بهعنوان مجری و کارشناس با موضوع «تحلیل آرایش سیاسی کشور در آستانه انتخابات ریاست جمهوری» به روی آنتن این شبکه رفت.
وکیلی با بیان پیچیدگی اوضاع و در خصوص علت آن گفت: در گذشته علیرغم اینکه جریانهای اصولگرا و اصلاحطلب به عنوان حزب واحد در ساحت رقابتها حضور نداشتند، اما مثلاً در سالهای 1384 و 1392 به لحاظ نمادها تکثر اقطاب اصولگرا و اصلاحطلب را شاهد بودیم که همین موجب پیچیده کردن اوضاع شده است و مشخص نیست برخی نماینده کدام قرائت اصولگرایی یا اصلاحطلبی هستند.
وی با تأکید بر اینکه ترجیح است نمایندهها با شناسنامههای مشخصی شرکت کنند خاطرنشان ساخت در رقابتی با حد و اندازه ریاست جمهوری انتظار عمومی این است که رفتار حرفهایتری را از احزاب و حضور نمایندگی شدهای شاهد باشیم. ضمن اینکه اداره کشوری همچون ایران با یک شخص بدون هویت و شناسنامه امکانپذیر نیست. انتخابات ریاست جمهوری با انتخابات شوراها و حتی مجلس شورای اسلامی متفاوت است و باید برای مردم معلوم شود این، صدا و ادعای کدام بخش از جامعه است.
مدیرمسئول روزنامه ابتکار در جواب اینکه «پس چرا ادعای مستقل بودن برای کاندیداها جذاب است، حتی نامزدهایی که شناسنامه حزبی دارند؟» عنوان کرد: زیرا احزاب ما در قامت حزب فراگیر نشدهاند و هزینه بخشی از احزاب بهقدری بالا رفته است که برخی از آنها مردمگریز هستند و بعضی هم مشکل در ساحت قدرت دارند، از اینرو عدهای مایلند وسط حرکت کنند تا برایشان کمهزینه باشد که این امر معنادار نیست، زیرا جمهوری اسلامی از بدو تثبیت به عنوان یک گفتمان هژمون دو خرده گفتمان رسمی اصولگرایی و اصلاحطلبی را تولید کرده و سالهاست این دو در قالب یک دموکراسی ایرانی قدرت را دست به دست کردهاند. ضمن اینکه جامعه ایران هم این دو خرده گفتمان را پذیرفته است.
وی با رد اینکه مطالبه مستقل بودن کاندیداها از سوی مردم موجب این ادعا شده است تصریح کرد خاستگاه رأیآوری مهم است. مثلاً روحانی با خاستگاه رأیآوری اصلاحطلبی به ساحت قدرت آمد. در گذشته هم چنین بوده است و در کنار هر کدام از این دو جریان سیاسی جریانها و اشخاصی بودند که داعیه استقلال نسبت به این دو جناح سیاسی را داشتند، اما مردم اقبالی نشان ندادند. همواره یا اقبال به سمت جریان اصولگرای شناسنامهدار بوده است یا اصلاحطلب شناسنامهدار. البته در مقطعی احمدینژاد از نردبام اصولگرایی پرید و بعداً گفت من جریان سیاسی اصولگرایی به معنای مصطلح حزبی نیستم. این انکار پس از پیروزی نمیتواند واقعیت تأثیرگذاری جریانهای حزبی را در موفقیت وی بپوشاند.
مدیر مسئول روزنامه ابتکار افزود در عین حال این انکار و حزبستیزی به لحاظ توسعه معقول نیست. احزاب BRAND، تأثیرگذار و دارای منشور حکومتداری شاخص توسعه هستند. باید اشکالات احزاب را برطرف کنیم. دلیل اول به هم ریختگی گفتمانی این است که گرفتار به هم ریختگی حزبی هستیم. بنابراین کاندیداها نماینده احزاب شناسنامهدار باشند تا مردم بتوانند آنها را تشخیص بدهند. در واقع افرادی که مستقل ثبتنام میکنند بهنوعی در پی گریز از مطالبات و شناسنامه حزبیاند.
موسوی با بیان اینکه در مردمسالاریها و دموکراسیهای رایج دنیا رقابت بین احزاب امر پذیرفته شده و قابل قبولی است و احزاب به عنوان نماینده بخشها و طبقات مختلف وارد صحنه میشوند و رقابت میکنند، اظهار کرد در ایران در باره این ظرفیت که جریانها و افراد، مخصوصاً در انتخابات ریاست جمهوری لزوماً در بستر احزاب وارد عرصه شوند اما و اگر وجود دارد.
وی با اشاره به رسمیت شناختن احزاب از سوی قانون اساسی و آزاد بودن فعالیتشان در چهارچوب قانون، تصریح کرد تجربه نشان داده است نوعی حزبگریزی در جامعه ما وجود دارد که دلیل عمدهاش به عملکرد احزاب برمیگردد و هنوز جناحهای سیاسی تثبیت نشدهاند، مثلاً احمدینژاد در مقطعی با تابلوی اصولگرایی میآید و بعداً انکار میکند یا علیرغم اینکه عقبه روحانی اصلاحطلبی نیست و جزو جامعه روحانیت مبارز و چهره شاخص جریان راست بوده است در انتخابات سال 1392 در قامت فردی ظاهر میشود که بریده از عقبه خودش است و با عنوان جریان جدیدی به اسم اعتدال آمده است و در عین حال پیوستگی کامل به جریان اصلاحطلبی را نمیپذیرد و انکار میکند. لذا موضوع سادهای نیست که بهراحتی از آن نتیجه گرفت.
عضو هیئت رئیسه مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه حتماً روحانی به عنوان عضو حزب اصلاحطلب نیست و عضویت در یک حزب اصلاحطلبی را انکار میکند، تأکید کرد بعید میدانم او خودش را برآمده از یک جریان و بستر اصلاحطلب به عنوان رئیسجمهور نداند.
وی در ادامه افزود اصلاحطلبها واقعگرا شدهاند و معنای اینکه اصلاحطلبها در سال 1392 به روحانی میرسند این نیست که او از کف اصولگراییش عدول کرده است. معتقدم اصلاحطلبها در جبر زمان از سقف اصلاحطلبی عدول کرده و به کف آن رسیدهاند که طبیعتاً کف اصلاحطلبی به سقف اصولگرایی، بهخصوص آن دسته از اصولگرایان با مشی عقلایی که مداراگرند و قدری به واقعیتهای ظرفیت مردمی واقفند، نزدیک است. به این ترتیب ائتلاف نانوشتهای اتفاق میافتد.
عضو فراکسیون امید در مجلس شورای اسلامی در خصوص مصادیق این ائتلاف نانوشته عنوان کرد همین مشرب منجر به عدول اصلاحطلبها از آرمانگرایی در قضاوت پیرامون هاشمی در اوایل دهه 70 و موجب شد در دهه 80 به هاشمی به عنوان یک رهبر پناه بیاورند. ناطق نوری که در سال 1376 رقیب اصلاحطلبها بود در حال حاضر جزو مراجع ذینفوذ در جبهه اصلاحطلبهاست.
وی تصریح کرد همه اینها نشان میدهد وارد یک پوستاندازی در باید و نبایدهای جریانی دهه 70 شدهایم. علت آسان شدن این رفت و برگشت از اصولگرایی به اصلاحطلبی و بالعکس این است که از ابتدا این تمایز معرفتی نبود، بلکه یک تمایز سیاسی بود.
وکیلی در پاسخ به این پرسش که «چه شد کاندیداهای دیگری از جریان حامی دولت و اصلاحات ثبتنام کردند؟» تأکید کرد نمیشود گفت در اردوگاه اصلاحطلبی این تکثر نشان از اختلاف است. در اصلاحطلبها از سال 1392 به این طرف مکانیسمی داریم که مرجع نهایی و جا افتادهای است و جلوی اختلافات را گرفته است. به این صورت که احزاب اصلاحطلب در قالب شورای عالی سیاستگذاری تجمیع شدهاند. این شورا در سال 1392 مرجع نهایی بود که بعد از رد صلاحیت آیتالله هاشمی تعیین تکلیف کند، همینطور در سال 1394 در انتخابات مجلس شورای اسلامی این شورا توانست به لیست نهایی امید برسد. همچنان هم این شورا مرجع نهایی در انتخابات شوراها و ریاست جمهوری است.
وی در خصوص نحوه عملکرد شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبی در انتخابات ریاست جمهوری اظهار کرد این شورا بنا به تحلیل از اوضاع و متناسب با استراتژی رقیب عمل میکند و برداشت و تحلیلش این است که با توجه به فرآیند طی شده توسط «جمنا»ییها رقیب بنا دارد با کاندیداهای پوششی وارد میدان شود تا در مناظرهها همهجانبه به آقای روحانی حمله کنند. از ابتدا پیشنهاد این بود که متناظر با هر کدام از نامزدهای طرف مقابل در کنار و طول آقای روحانی و نه در عرضش نامزد در صحنه داشته باشیم. طبیعتاً کاندیدای پوششی تصمیمی است که از خرد جمعی اصلاحطلبی متناسب با تصمیم طرف مقابل گرفته شده است.
مدیر مسئول روزنامه ابتکار با بیان اینکه اصلاحطلبی با تصریح در مواضع شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبی و فراکسیون امید به عنوان نماینده این جناح سیاسی در مجلس شورای اسلامی نامزد اول و دوم دارد، و لاغیر! خبر داد نامزد اول اصلاحطلبی آقای روحانی و کاندیدای دومش آقای جهانگیری است.وی در باره علت انتخاب کاندیدای اول و دوم تصریح کرد بنا به هر اتفاقی با احتمال وقوع حتی یک در صد یا کمتر دست اصلاحطلبی نباید خالی باشد.عضو فراکسیون امید در مجلس شورای اسلامی اذعان کرد یکی دیگر از پیچیدگیهای صحنه انتخابات فعلی این است که نمیدانیم نیروی اصلی رقیب کیست. در انتخاباتهای پیشین میدانستیم قرار است با چه کسی رقابت کنیم.
موسوی: کاندیدای پوششی سابقه متعارفی ندارد و به عدم توانایی روحانی در اقناع مردم برمی گردد
مدیرعامل خبرگزاری فارس راجع به کاندیداتوری جهانگیری گفت، اصلاً شکلگیری پدیدهای به اسم کاندیدای پوششی جدید و قدری عجیب است و با روال دورههای قبل همخوانی ندارد. وکیلی افزود این پدیده جدید نیست و در سال 1392 همزمان با هاشمی روحانی هم ثبتنام کرد.
وی با رد اینکه تذکر ناطق نوری به جهانگیری مبنی بر اجتماع و وفاق با یکدیگر و دامن نزدن به اختلافات مفهومی فراتر از تحلیل فعلی از کاندیدای دوم است، به مصاحبه جهانگیری پس از ثبتنام اشاره کرد که او در آنجا صراحتاً مطرح ساخت روحانی نامزد اول جریان اصلاحطلبی است.
موسوی در ادامه راجع به کاندیدای پوششی گفت این مدل سابقه متعارفی ندارد و شاید به عدم توانایی روحانی در اقناع مردم نسبت به عملکرد خودش برمیگردد. در دورههای گذشته رئیسجمهور مستقر رقبایی داشت که بعضاً زیاد بودند. در سال 1380 زمان ریاست جمهوری خاتمی هشت نه کاندیدا عموماً در طیف مقابل او وارد صحنه شده بودند. کسی در حمایت از او نیامده بود، حتی شمخانی وزیرش منتقد دولت بود و تا آخر در انتخابات باقی ماند و به نفع خاتمی کنار نکشید. در سال 1388 احمدینژاد یک تنه در میدان بود و سه نامزد دیگر رقیب واقعی او بودند و هیچکدام از او دفاع نمیکردند و کاندیدای پوششی نداشتیم.
وی افزود در این دوره روحانی از وضعیتش در مناظرهها و مباحث مطمئن نیست و اگر با کاندیداهای مختلف مواجه شود و در قامت رقیب او را نقد کنند احتمالاً در جاهایی دچار ضعف خواهد شد. لذا کاندیدای پوششی تلاشی برای رفع این نقیصه است.مدیرعامل خبرگزاری فارس در بیان دلیل عدم همخوانی کاندیدای پوششی با سنتهای رایج دموکراسی مطرح کرد آیا جهانگیری برای رقابت تمام عیار به صحنه آمده است؟ طبعاً کسی که وارد انتخابات میشود میخواهد رقابت و با کسی مبارزه کند؛ خودش را محق میداند، برتریهایی نسبت به کاندیدای موجود در خود میبیند و به قصد بیان انتقادات از وضع موجود و جلب رأی مردم جلو آمده است.
وی تصریح کرد این حضور نمایشی است و از بیانهای وکیلی اینطور برمیآید که جهانگیری میآید تا از روحانی دفاع کند. برای یک کاندیدا خوب نیست و نقص و ضعف تلقی میشود که افراد دیگری را در کنار خودش بیاورد تا با کمک آنها بتواند دست برتر را در مناظرهها، صحبتها و مباحث داشته باشد.
سید نظام موسوی: چه شد جبهه نیروهای انقلاب اسلامی که در ابتدا قرار بود به یک کاندیدای واحد برسد با تعدد کاندیداها روبهرو شدند»
موسوی در پاسخ به این سئوال که «چه شد جبهه نیروهای انقلاب اسلامی که در ابتدا قرار بود به یک کاندیدای واحد برسد با تعدد کاندیداها روبهرو شدند» گفت: شکلگیری جبهه مردمی انقلاب اسلامی ناشی از یک نیاز بود. در گذشته در بعضی انتخابات نیروهای جمعکننده حزبی و گروهی نظیر آنچه که در جبهه اصلاحات وجود دارد در جریان موسوم به اصولگرایی داشتیم، اما یک ایرادی که همیشه در باره این جریان گرفته میشد این بود که این تصمیمگیریها از بالا به پایین است و بدنه جریان اصولگرایی در این تصمیمگیری ها نقش اساسی ندارد.
وی ادامه داد: ضمن اینکه بدنه اصولگرایی باید در تصمیمگیریها نقش ایفا کند این مجمع تشکیل شد تا به عنوان شورای حل اختلاف مخصوصاً در روزهای منتهی به انتخابات نقش ایفا کند. حرفی که مؤسسین آن میزنند صرفاً سازوکار انتخاباتی نیست و قرار است ادامه داشته باشد.
مدیرعامل خبرگزاری فارس در باره این موضوع که «آیا از اول تصمیم بر این بود که جمنا به پنج کاندیدا برسد و همه آنها ثبتنام کنند» گفت: از زمانی که هیئت مؤسس شکل گرفت قرار بر همین بود که تمام کسانی که در معرض کاندیداتوری هستند توسط جماعت کثیری که از استانها و شهرستانها آمدند معرفی شوند و شورای مرکزی با 10 نفری که حائز رأی اکثریت هستند صحبت کند و نهایتاً به پنج کاندیدا برسند.
موسوی با بیان اینکه «براساس اعلام جبهه مردمی به طور طبیعی از میان چهار کاندیدایی که ثبتنام کردند باید به یک نفر برسند» ادامه داد: در این میان افرادی مثل آقای رئیسی اعلام کردند فراتر از تشکیلات و به صورت مستقل آمدند. آقای زاهدی هم تشخیص دادند که خارج از سازوکار جمنا عمل کنند و به صورت مستقل عمل کردند.
در ادامه وکیلی در پاسخ به این سئوال که «فکر میکنید کدامیک از نامزدهای اصولگرا، رقیب اصلی اصلاح طلبها هستند» بیان داشت: با توجه به صحبتهای آقای موسوی ابهام ما بیشتر شد. ما فکر میکردیم که این مکانیزم در نهایت معلوم میکند طرف اصلی کیست!
وی در واکنش به صحبتهای موسوی که گفته بود همه کسانی که در جناح اصولگرایی هستند بر موضع تغییر دولت تفاهم دارند تصریح کرد: تعجب میکنم بزرگانی از جریان اصولگرایی مثل آقای ناطق وجود دارند که پیشینه اصولگرایی آنها بیش از همه افرادی است که نام بردید، ولی جزو مراجع اصلاحطلبی هستند.
این نماینده مجلس با طرح این سئوال که «آیا آقای احمدی نژاد را هم که از کیسه اصولگرایی برای او هزینه کردید جزو اصولگراها میدانید یا خیر» گفت: معیار اصولگراها چیست که زمانی از یک فرد حمایت میکنید و در زمانی آن را جزو اردوگاه خود نمی دانید؟ شاید آقای احمدینژاد بگوید من اصولگرا هستم و شما اصولگرا نیستید.
موسوی در پاسخ به این سئوال با بیان اینکه «احمدینژاد بر این نکته تأکید دارد که من اصولگرا نیستم» اظهار کرد: در باره معیاری که گفتید، احتمالاً شبیه به آن معیاری باشد که در زمانی آقای هاشمی را عالیجناب سرخپوش کردید و زمانی هم مرجع اصلاحطلبها شد یا آن بلاها را سر آقای ناطق نوری آوردید، ولی الان به زعم خودتان جزو مراجع فکری اصلاحطلبها شده است یا آن حملات و هجمهها را علیه آقای لاریجانی در زمانی که ریاست صداوسیما را برعهده داشت انجام دادید، ولی الان با احترام از آن یاد میکنید. پس بهتر است بگویید جریان اصولگرایی مرجع فکری اصلاحطلبها شده است!
وی ادامه داد: بخش عمده این مسائل حتی ناشی از تطور فکری هم نیست و از قدرتطلبی نشئت میگیرد. اصولگرایی برای خود شاخصهایی دارد. اگر میگوید مبارزه با استکبار و دفاع از ولایت فقیه و خط امام، کسانی که در این چهارچوب باشند ادامه میدهند، ولی کسانی که بخواهند از آن خروچ پیدا کنند خود به خود فاصله میگیرند و این نیازی به متر و معیار سیاسی ندارد.
وکیلی در بخش دیگری از این گفتوگو در باره حضور محمد هاشمی در انتخابات این دوره ریاست جمهوری گفت: آقای محمد هاشمی دارای شناسنامه قابل قبول در مناصب مختلف جمهوری اسلامی بوده است. فرد صاحب فکر و دارای شخصیت مستقلی است. در زمان حیات آقای هاشمی اینطور نبود که پیرو مطلق و بیچون و چرای مرحوم هاشمی باشد.
وی ادامه داد: اینکه با چه جمعبندی به عرصه انتخابات قدم گذاشته را باید از خود ایشان سئوال کرد، اما امیدواریم در یک پروسه کار تشکیلاتی و رایزنی و شیخوخیت تشکیلاتی تمکین کنند و ترجیح دهند در یک سازوکار رسمی عمل کنند.
این نماینده مجلس با بیان مطلب که آنچه که از اواخر دوران حیات مرحوم هاشمی از ایشان میشنیدیم این بود که آقای روحانی باید با قدرت بر سر کار باشد ادامه داد: در کنار این موضوع تأکید مرحوم هاشمی این بود که در کنار روحانی فردی را داشته باشید.
وکیلی در پاسخ به این سئوال که کارکرد نامزد دوم در انتخابات چیست خاطرنشان کرد: جماعت اصلاحطلب باید برای احتمال هرچند بسیار ضعیف تدبیر کنند. مقطعی که در آن قرار داریم برای ما بسیار مهم و سرنوشتساز است. این پیچیدگی که پیش آمد به دلیل اهمیتی است که ریاستجمهوری در این دوره خواهد داشت.
وی ادامه داد: این بحث در اردوگاه اصلاحطلبها بسیار مطرح بود که نامزدهای پوششی یا نامزد دومی باید در کنار آقای روحانی باشد، اما از جانب آقای روحانی هیچ پاسخ روشنی نمیآمد. به همین جهت تا ساعت پنج روز آخر ثبتنام معلوم نبود که آقای جهانگیری بیاید. شاید حضور آقای هاشمی در انتخابات هم به این دلیل باشد که صبر کرده ببیند تا مکانیزم کاندیدای دوم نتیجه میدهد یا خیر و بعد حضور پیدا کند. احتمال میدهم اگر آقای جهانگیری یک روز قبل از روز آخر، ثبتنام میکرد، آقای هاشمی ثبتنام نمیکرد.
موسوی نیز در همین زمینه و در واکنش به صحبتهای وکیلی گفت: اگر حرف شما دقیق بود شاید آقای هاشمی میگفت حالا که آقای جهانگیری آمدند من انصراف میدهم. در باره محمد هاشمی یک نکته را عرض کنم ضمن اینکه از عناصر مؤثر کارگزاران بوده از گذشته انتقاداتی را نسبت به جریان اصلاحات داشته است. در دوره دولت خاتمی مواضع انتقادی بسیاری داشت، مخصوصاً در جریان دوم خرداد که حملات شدیدی را علیه مرحوم هاشمی داشتند.
وی ادامه داد: آقای محمد هاشمی بعدها از حزب کارگزاران هم جدا شد و با انتقاداتی صریحی که نسبت به آن جریان داشت و رسانهای هم شد گفته بود که اعضای این حزب از یکسری خطوط و اصول در حال عدول هستند و با یک حالت قهرگونه از آنجا بیرون آمد. به نظر میرسد حضور ایشان علیالقاعده تشکیلاتی محض و هماهنگ با اصلاحات نیست و میخواهد جریان انتقادی را نسبت به اصلاحطلبها داشته باشد.
مدیرعامل خبرگزاری فارس در پاسخ به این سئوال که «اصولگراها با چه شعار و برنامهای در انتخابات شرکت میکنند و مسئله اصلی خود را چه چیزی عنوان خواهند کرد و چه انتقاد اصلی نسبت به وضع موجود خواهند داشت» تصریح کرد: مهمترین دغدغهای که جریان اصولگرا دارند مسئله اقتصاد است. به شدت دچار مشکل اقتصادی هستیم. پدیده رکود و بیکاری مسئلهای است که حتی مسئولان دولت به آن اذعان دارند. در ابتدای شکلگیری این دولت، آقای روحانی وعدههای متعددی به مردم داد که وقتی با شرایط الان میسنجیم متوجه میشویم که اتفاق خاصی در این حوزه نیفتاده است.
وی ادامه داد: حل مشکلات معیشتی مردم، رفع بیکاری و ایجاد اشتغال جزو شعارهای اصلی جریان اصولگرایی است، همانطور که در نظرسنجیهای رسمی هم اعلام شده، بزرگترین مطالبه مردم از مسئولین، رفع مشکلات اقتصادی است.
در ادامه این برنامه وکیلی نیز در باره «شعارهای مطرح شده اصلاحطلبها در این دوره انتخابات ریاستجمهوری» گفت: بدون شک آن شعارها را تکرار نمیکنند. آقای روحانی در سال 92 بهدرستی گفتند که آمدم تا طلسم مشکلات کشور را که تحریم است بشکنم که این را در قالب برجام به سرانجام رساند. به نظر من مهمترین دستاورد دولت در این چهارسال شکستن این طلسمی بود که 10 سال تمام کشور را درگیر کرده بود.
وی خاطرنشان کرد: در این دوره به نظر میرسد آقای روحانی باید تمرکز خود را روی مسائل اقتصادی بهویژه حل مشکلات معیشتی مردم قرار دهد.
در پایان این برنامه موسوی با بیان این مطلب که «شرایط کشور به زعم بسیاری از تحلیلگران شرایط دشواری است» گفت: اگرچه آقای روحانی ادعا میکردند با برجام همه مشکلات را حل میکنند، ولی این اتفاق نیفتاد. امروز که نزدیک به یکسال و نیم از برجام میگذرد، دولت حتی برنامهای برای استفاده از شرایط بعد از برجام هم ندارد. به نظر میرسد حتی اگر مأموریت دولت روحانی را امضای برجام بدانیم دولت دیگری باید به میدان بیاید تا بتواند با استفاده از ظرفیت نیروهای جوان مؤمن و انقلابی بتواند وضعیت کشور را از وضع موجود بیرون بیاورند.